هور

تارا می نویسد

هور

تارا می نویسد

امینه. الف

فتحعلی پیام محبت را شنید و دانست این زن می رود که اصفهان را ،و گذشته را از خود دور کند.

گفت :" بر این اندیشه نبودم برای تو نامی برگزینم"

این بار صدای زنانه و آمرانه گفت " اینک باش!"

 فتحعلی خان ،دلاوری از کف داد :" امین و مونس و محرم من"

صدا گفت :" امینه ام خواندی ؟"

فتحعلی خان در دل گفت :امینه..

و خاتون ،امینه شد!


امینه |مسعود بهنود | سال انتشار ۱۳۲۵ 

پاییز ۹۷ | سئول

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد