یکی از ظهر های باهار سال ۹۷ است...
هنگامی که اردیبهشت گرم تر و گرم تر می شود
من !
دختری در آستانه ی ۲۰ سالگی!
که رد نگاهش
میان نعنا خشک کردن های مادر و جای خالی پدر در نوسان است.
هشیارترینم
آگاه ترینم
لبریز از افسوس و حسرت
و
درد !
-سردرگم پناهی برای گریستن-
و حال خوبی که جمع تمام این پریشانی ست .
پ.ن: باید بگم تو خطه ی ما ، گیلان کلمه ی 'بهار ' به صورت " باهار" تلفظ میشه .البته میگن آذری هام استفاده میکنن. و اینکه این باهار گفتن رو من از شاملو یاد گرفتم و نمیتونم از کدوم خطه این کلمه رو با خودش داشت و اینکه اشتباه هم نیست گفتنش :))