نشستم رو صندلی. موهام رو ریختم دورم و اونقدر هر تیکه اش رو بافتم و باز کردم که تونستم بین حجم قهوه ای رنگش گم بشم!! و وقتی خودم رو گم میکنم می تونم آزادانه فکر کنم.. اونقدر هم فکر کردم که بالاخره به نتیجه رسیدم .